گردش چرخ روستا با اقامتگاه بوم گردی
به گزارش وبلاگ بازی، زندگی و اقامت در یک خانه سنتی ایرانی تجربه ای دلنشین است که شاید اکثر ما از آن خاطره ای داشته یا شنیده باشیم. خانه هایی که در آن اصالت فرهنگ و سنت های قدیمی وجود دارد و با شرایط بومی هر منطقه نیز منطبق هستند.
شرق: شهرنشینی، افزایش جمعیت و احتیاج به ساخت خانه های بیشتر و کوچک تر در کم رونق شدن این خانه ها مؤثر بودند؛ اما در این میان اقامتگاه هایی وجود دارند که نام بوم گردی بر آنها گذاشته شده، اقامتگاه هایی که براساس معماری سنتی ایرانی بازسازی یا ساخته می گردد. در سالیان اخیر روزبه روز به رونق و محبوبیت این اقامتگاه ها افزوده شده است. این اقامتگاه ها پا را فراتر از ایجاد یک تجربه دلنشین برای گردشگران گذاشتند و می کوشند فرهنگ بومی منطقه خود را حفظ و به گردشگران ارائه نمایند و چرخ اقتصاد روستا را نیز بچرخانند.
این نکته که گردشگران در سفر به این اقامتگاه ها باید چه نکاتی را رعایت نمایند تا سفری دلنشین تر داشته باشند و به فرهنگ مردم محلی آسیبی وارد ننمایند، نکته ای است که کمتر به آن پرداخته شده. بر همین اساس و برای آشنایی بیشتر با اقامتگاه های بوم گردی و فرهنگ اقامت در آنها با افسانه احسانی، کارشناس و مدرس حوزه گردشگری، به گفت و گو نشستیم. او تجربه فراوانی در زمینه گردشگری روستایی و راه اندازی اقامتگاه های بوم گردی دارد.
ساده ترین تعریف از اقامتگاه بوم گردی چیست؟
ما باید در آغاز انواع اقامتگاه ها را تعیین کنیم تا هر اقامتگاهی را بوم گردی به حساب نیاوریم. الگوهایی که سال هاست اقامتگاه های بوم گردی شاخص که آغازگر این ماجرا در ایران بوده اند اجرا نموده و جا انداخته اند، می تواند تعریف و تعییناتی برای شناخت این اقامتگاه ها باشد. ارائه غذا و نوشیدنی و موسیقی محلی از موسیقی همان منطقه، استفاده نکردن از ظرف های یک بارمصرف، پذیرایی با آداب بومی و محلی و دورهمی و به کارگرفتن معماری سنتی منطبق با معیارهای همان منطقه. از طرفی البته چون این اقامتگاه ها آغاز نماینده این فعالیت بودند دیگران نیز در نقاط دیگر ایران بدون ملاحظات بومی از آنها الگوبرداری می کردند؛ برای نمونه پوشش کاهگل متعلق به مرکز ایران است؛ اما متأسفانه در سفری که به جنوب ایران داشتم دقیقا همان کاهگل مرکز ایران را دیدم. درصورتی که کاهگل در جنوب ایران به صورتی متفاوت است. در طراحی یک اقامتگاه سنتی باید به سنت ها توجه کرد، در هیچ خانه سنتی گلیم به دیوار آویخته نمی شد، گل به صورت گلدان وجود داشت نه به صورت شاخه بریده. در قدیم از کوزه به عنوان یک وسیله کاربردی استفاده می نموده اند، اما ما در بعضی اقامتگاه آن را به صورت یک وسیله تزئینی می بینیم. متأسفانه درحال حاضر در ایران منابعی که استاندارد برای اصول بوم گردی را ارائه بدهند، به طور کامل تدوین نشده است. در حدود یک دهه گذشته کوشش بر این بوده که این اقامتگاه ها وجود داشته باشند و مآغازیت پیدا نمایند و مسائل آنها دیده گردد، هنوز درباره اقامتگاه ها بحث های چالشی وجود دارد. اکنون فضای حاکم بر اقامتگاه ها کمی آرام شده و انجمن صنفی آنها کمتر از یک سال و بعد از کوشش های فراوان تشکیل شده است. این اتفاقات مثبت به تازگی انجام شده و ما در آینده شاهد همفکری ها و هم افزایی های بیشتری در اثر همفکری اقامتگاه ها با یکدیگر در قالب این انجمن خواهیم بود.
برای تأسیس یک اقامتگاه بوم گردی آیا باید یک خانه قدیمی آماده سازی گردد یا می توان یک بنای جدید برای این منظور ساخت؟
وقتی شما قصد دارید به یک اقامتگاه بوم گردی امتیاز بدهید، اگر آن اقامتگاه بازسازی شده یک خانه قدیمی باشد، امتیاز بیشتری کسب خواهد نمود. یکی از دلایل این امتیاز بیشتر این است که شما در فرایند بازسازی از مصالح و مواد کمتری استفاده نموده اید. بازسازی یک خانه قدیمی در استاندارد های جهانی برای یک اکولوژ امتیاز مثبتی محسوب می گردد.
نقش گردشگران در توسعه اقامتگاه های بوم گردی چیست؟
گردشگر باید آگاهانه به این اقامتگاه ها سفر کند، باید بداند وقتی به یک اقامتگاه سنتی در جزیره قشم می رود تقاضای اجرای موسیقی سنتی کارون یا خراسان را نداشته باشد. متأسفانه در بعضی مناطق، اقامتگاه ها برای جلب مشتری از سنت های بومی خود که هدفشان ارائه آنها است، فاصله می گیرند. نقش گردشگر در اقامتگاه های سنتی خیلی فراتر از صرف ایجاد چرخه مالی است، گردشگر می تواند با خواسته های عمیق و منطقی خود به ارتقای آن خانه یاری کند. گردشگرانی متأسفانه در بازدید از خانه های سنتی پیشنهادهای غیرکارشناسی ارائه می دهند و خانه سنتی نیز به مرور در راستای این پیشنهادها تغییر می نماید. باید به گردشگر گفت اگر به یک خانه سنتی در دل کوه می روید، حتما نباید سرویس بهداشتی فرنگی داشته باشد و صرفا داشتن یک سرویس ایرانی تمیز می تواند کافی باشد. باید برای مسافر تعیین گردد که اقامتگاه بوم گردی یک هتل نیست که تمام احتیاج های شما به شکل عالی برآورده گردد. مسافر باید یک مقدار از خواسته های خود بکاهد و به ارتقای اصولی آنها یاری کند. در یک اقامتگاه بوم گردی خانواده بومی در حال زندگی هستند، شما به آن سفر نموده اید تا با رسوم و سبک زندگی آنها آشنا شوید نه اینکه سبک زندگی خود را به آنها دیکته کنید. مسافر باید با آمادگی به اقامتگاه بوم گردی سفر کند.
خرید صنایع دستی می تواند یکی از راه های یاری به این اقامتگاه باشد. آیا نکته ای در این زمینه وجود دارد که باید رعایت گردد؟
گردشگران باید دقت نمایند در هر منطقه صنایع دستی همان منطقه را خرید نمایند؛ مثلا وقتی به گیلان سفر می کنید، صنایع دستی گیلان را خرید کنید. اگر می بینید صنایع دستی چینی یا متعلق به مکان های دیگر وجود دارد، آن را خریداری نکنید. شما با این کار هم به فرهنگ آن منطقه و هم به تولیدنمایندگان صنایع دستی آن منطقه یاری نموده اید.از اقامتگاه ها محصولاتی را بخواهید که متعلق به همان منطقه است و مطمئن شوید که شما با خریدتان به اقتصاد آن منطقه یاری می کنید. گردشگر باید به ظروف دقت کند. باید به دکوراسیون و تزئینات دقت کند. دیدن پته دوزی کرمان در گیلان اتفاق خوبی نیست؛ چون خود گیلان هنرهای بسیار زیبایی برای تزئین خانه با استفاده از آنها در اقامتگاه های سنتی دارد.
به نظر شما اقامتگاه بوم گردی برای چه مسافرانی مناسب است؟
من اقامتگاه بوم گردی را به گردشگرانی که فقط درپی یک اقامت صرف هستند و علاقه ای به درگیرشدن در فرهنگ بومی منطقه را ندارند، پیشنهاد نمی کنم. این گردشگران می توانند از هتل یا خانه های اجاره ای استفاده نمایند تا سفری مناسب تر داشته باشند. من اقامتگاه بوم گردی را به گردشگرانی که دنبال تجربه ای جدید در سفر خود هستند، پیشنهاد می کنم؛ گردشگرانی که هدفی فراتر از صرف گذراندن لحظاتی شاد دارند و به دنبال آشنایی با یک سبک جدید زندگی به دور از هیاهوی شهری هستند. در اکوتوریسم، گردشگر خود را برای سفری مسئولانه در منطقه ای خاص آماده می نماید. من باید از لحاظ فرهنگی و اجتماعی آماده بشوم تا به یک منطقه سفر کنم، باید با خودم کنار بیایم که اگر به یک اقامتگاه بوم گردی می روم، آنجا تختخواب وجود ندارد یا ممکن است به خاطر نوع خانواده تعداد بچه ها زیاد باشد و سروصدا زیاد وجود داشته باشد، من باید با این آمادگی ذهنی به آنجا سفر کنم. برای مثال من چند وقت پیش در اقامتگاهی در قشم بودم. دو گردشگر آلمانی آنجا بودند، ساعت 10 شب بود و بچه ها با سروصدای فراوان در فضای خانه در حال بازی بودند و این دو مسافر آلمانی که تابه حال این همه بچه را یکجا ندیده بودند، از دیدن این صحنه بسیار شاد و هیجان زده بودند، من از آنها دلیل حال بسیار خوبشان را پرسیدم و آنها از علاقه خود به ایران و تجربه کردن اتفاقات جدید مانند دیدن همین بازی بچه ها برای من گفتند. این ممکن است در شرایطی که مسافر بسیار خسته است، صدق نکند اما این مسافر خود را کاملا آماده مواجهه با اتفاقات جدید نموده و درباره کلیات اتفاقاتی که قرار است رخ بدهد مطالعه نموده است. در مقابل نیز آن اقامتگاه باید حرفه ای عمل کند. متوجه باشد که یک زندگی واقعی را به میهمان ارائه بدهد نه اینکه یک خدمات ضعیف به این بهانه ارائه بدهد. همچنین باید صاحب اقامتگاه به حریم شخصی و آرامش گردشگران احترام بگذارد و در راستای تأمین آن کوشش لازم را انجام دهد تا شاهد یک رابطه مثبت و خوشایند برای هر دو طرف باشیم.
مزایای یک اقامتگاه سنتی نسبت به یک هتل چیست؟
اگر یک اقامتگاه شاخص های واقعی را داشته باشد، شما تجربه زندگی در اقلیم جدید همراه با مردم بومی را خواهید داشت. شما می توانید به کوچه های روستا بروید و با مردم معاشرت کنید. در بعضی از اقامتگاه ها مردم بومی در ساعاتی برای عرضه محصولات سنتی خود به داخل خانه های پذیرای مسافران می آیند یا بعضی غذاهای محلی طبخ می نمایند و گردشگر می تواند نحوه آماده سازی این غذاها را یاد بگیرد. این اتفاقات امکان معاشرت بیشتر و آشنایی با صنایع دستی آنها را برای میهمان ها ایجاد می نماید. همچنین شما می توانید در تجربه کشت و برداشت همراه روستاییان باشید و لذت کشت و کار را تجربه کنید و بوی خاک را حس کنید ولی در هتل شما امکانات مدرنی را می بینید که تا حدی در زندگی خود نیز آنها را دارید؛ البته هتل ها نیز مزایای خود را دارند و من در بعضی از سفر های خودم از هتل برای اقامت استفاده می کنم.
درحال حاضر استقبال گردشگران ایرانی اقامتگاه های سنتی و بوم گردی چگونه است؟
آمار دقیقی در این باره ندارم؛ اما در مقایسه با گذشته می توان گفت پیشرفت داشته ایم. در گذشته اقامتگاه های بوم گردی برای گردشگران بسیار ناشناخته بودند؛ اما اکنون گردشگران زیادی آنها را می شناسند و تمایل به اقامت در آنها دارند. این تمایل گردشگران باعث شده است بسیاری از افراد به دنبال راه اندازی اقامتگاه های بوم گردی باشند.
چه کسانی دست به احداث اقامتگاه بوم گردی می زنند؟
من در پژوهشی که برای انتها نامه دانشگاه انجام دادم و در آن با صاحبان اقامتگاه، گردشگران و جامعه محلی گفت وگو کردم، متوجه شدم که اکثر صاحبان اقامتگاه های بوم گردی به خاطر علاقه خودشان وارد این فعالیت شدند؛ برای اینکه بتوانند رنگ و بوی گذشته را حفظ و آن را به مسافران یادآوری نمایند. بسیاری از افراد مسافر این خانه ها شدند و با نگاه صرفا مالی به این اقامتگاه ها برخورد کردند که این خانه ها کسب درآمد خوبی دارند. این افراد وام گرفته و وارد این عرصه شدند و از زمانی که با این نگاه اقامتگاه های بوم گردی آغاز به احداث شد، متأسفانه اتفاقات ناخوشایندی در این عرصه رخ داد؛ یعنی پذیرایی از گردشگر فقط به خاطر پول انجام می گردد. پول چیز بدی نیست؛ اما اینکه تنها هدف کسب درآمد باشد، درباره اقامتگاه های بوم گردی چیز خوبی نیست. در اقامتگاه بوم گردی کسب درآمد باید در راستای حفظ فرهنگ باشد؛ یعنی هزینه ای که از حضور گردشگر در اقامتگاه بوم گردی به دست می آید، باید هزینه روستا گردد.
درآمد اقامتگاه بوم گردی برای یک خانواده روستایی کفایت می نماید؟
درآمد یک اقامتگاه بوم گردی را جایگزینی برای یک خانواده روستایی نمی دانیم؛ بلکه آن را مکملی برای درآمد آنها می دانیم. اگر خانه برای خود صاحب اقامتگاه باشد و توقع کمی از لحاظ مالی داشته باشد، می تواند به عنوان درآمد اصلی روی آن حساب کرد. ما اقامتگاه های زیادی داریم که درآمد حاصل از حضور گردشگر برای آنها کفاف خرج زندگی را می دهد.
در بعضی موارد از واژه اکولوژ برای اقامتگاه های بوم گردی استفاده می گردد. در این باره شرح بدهید.
اکولوژ به اقامتگاه های بوم گردی اطلاق می گردد که مسائل محیط زیستی در آنها بسیار رعایت گردد. به عبارت دیگر اکولوژ ها از لحاظ مسائل محیط زیستی یک مرحله بالاتر از اقامتگاه های بوم گردی هستند.
آیا اقامتگاه های بوم گردی فقط در روستاها باید وجود داشته باشند؟
به نظر من همان طور که از اسم اقامتگاه بوم گردی بر می آید، باید در یک بوم و روستا باشد. اقامتگاه های سنتی که در شهرها وجود دارند؛ همانند اقامتگاه هایی که در یزد وجود دارند، باید نام های دیگری بر آنها اطلاق گردد.
به نظرتان اقامت گردشگر در اقامتگاه بوم گردی در روستاها چه اثرات و مزایایی دارد؟
در حال حاضر نقدهایی به اقامتگاه های بوم گردی وجود دارد؛ اما من با تمام نقص هایی که این اقامتگاه ها می توانند داشته باشند، هوادار آنها هستم؛ چون وقتی افراد با هر سطح اجتماعی به آنجا می روند، تجربه جدید کسب می نمایند و در درجه اول یک ارتباط بین افراد و هویت ایرانی ایجاد می گردد. متأسفانه بچه های شهرنشین بسیار با مختصات زندگی روستایی، چه معماری و صنایع دستی و خوراکی و چه سبک زندگی غریبه هستند. به طور مثال چشم بچه ها ما با عروسک های بومی بسیار نا آشنا است. دیدن این عروسک ها در اقامتگاه ها می تواند چشم بچه های ما را با آنها آشنا کند و در علاقه مند شدن آنها به این گونه اشیا تقویت کند. اقامتگاه های بوم گردی می تواند باعث احیای فرهنگ و معماری سنتی ما گردد. خانه های ما از معماری سنتی ایرانی بسیار فاصله دارند. ما در معماری از سبک همه کشورها استفاده می کنیم. بوم گردی می تواند باعث احیای معماری سنتی ما گردد.
منبع: توریسم آنلاین