مسئله آب تغییر رویکرد از فنی به اجتماعی

به گزارش وبلاگ بازی، حمزه نوذری - جامعه شناس و استاد دانشگاه؛ ایران کشوری است که همیشه در طول تاریخ با تهدید فاجعه خشک سالی و سیل روبرو بوده است. در سال هایی با آب وهوای بد در برخی منطقه ها روستاییان و دامداران و سایر گروه های اجتماعی با شرایط دشواری در زندگی روبرو می شدند تا زمانی که بار دیگر بارندگی شروع شود.

مسئله آب تغییر رویکرد از فنی به اجتماعی

از چند دهه قبل راهکار مشکل، ساخت سد و حفر چاه های عمیق شناخته شد، اما کار به شیوه نادرستی صورت گرفت و مسئله خشک سالی حل نشده به جای مانده است. برخی معتقدند چاره اندیشی برای مسئله خشک سالی راهکار کلان تری از جمله مبارزه با گرمایش زمین و کاهش گاز های گلخانه ای است، اما خشک سالی در ایران مسئله ای قدیمی است که با تراکم جمعیت در منطقه ها خشک و باقی ماندن کشاورزی سنتی و جایابی نادرست صنعت در این منطقه ها شرایط کم آبی شکل دیگری به خود گرفته است.

برخی پژوهش ها در این زمینه نشان می دهد که ساخت سد ها ناکارآمد و شکست خورده است، نه به سبب نادرستی این سیاست بلکه به دلیل شیوه اجرای آن. گروه ها و افرادی با مقاصد سیاسی و خارج از رویکرد محلی و تکنیکی بخشی از این مشکل هستند.

فشار گروه های سیاسی برای ساخت صنایع آب بر در منطقه ها کویری و الگوی کشت نامناسب کشاورزی در خوزستان و منطقه ها هم جوار تقاضای آب از رودخانه های خوزستان را به شدت افزایش داده است. در این میان برخی درخصوص شکست سد سازی در مواجهه با خشک سالی از عدم اقتدار متخصصان و فن سالاران سخن به میان می آورند.

به این دلیل که دقت لازم درخصوص ماهیت زمین و محل ساخت سد ها صورت نگرفته و هشدار های متخصصان و استادان فنی بی اثر بوده است. خوزستان به لحاظ اقتصادی و سیاسی اهمیت ویژه ای دارد. گاهی سخن از نبود الگوی کشت نامناسب در این استان به میان می آید و کشت محصولاتی مانند برنج و نیشکر از نظر اقتصادی به صرفه نیست و تقاضای آب را به شدت افزایش داده است.

اما کشاورزان بر اساس سنت چندین ده ساله خود مشغول کشت برنج و سایر محصولات هستند و نمی پذیرند که کشت نکنند و معتقدند آب را نباید انتقال داد. از رهگذر کشت و صنعت ها مشاغل زیادی مثل نی بری و... ایجاد شده که تغییر آن بسیار سخت است. به نظر می رسد در ساخت سد ها نوعی بی قاعدگی و فراموشی اهمیت امر اجتماعی حاکم بوده و پیامد های مختلف آن به درستی برآورده نشده است.

پژوهشگران علوم اجتماعی برخلاف گروه اول، ماهیت فن گرایانه برای حل مشکل آب و سدسازی را مورد نقد قرار داده اند و اینکه امر اجتماعی به کلی نادیده گرفته شده است. به عبارتی حاکمیت پارادایم فنی در ساخت سد ها حفره های زیادی دارد که به درستی پر نشده است. مسئله کم آبی و خشک سالی در خوزستان و برخی استان های هم جوار و همچنین جلوگیری از سیل های ویرانگر و تولید برق دلایل خوبی برای ساخت مخازن آبی پشت سدهاست که منافع بسیاری دارد.

به عبارتی سدسازی به این معناست که برخی نیاز ها به آب و برق برآورده می شود و محافظت از مردم در مقابل سیل و خشک سالی است. اما در این میان به تأمین آب شرب برای همه منطقه ها، محلات و روستا های خوزستان، کانال های مناسب آبیاری برای کشاورزان و دامداران و تأمین حقابه تالاب ها و... توجه کافی نشده است.

در بحث مطالعات اجتماعی آب سخن از نابرابری در بهره برداری از منافع سدسازی به میان می آید. منطقه ها پایین دستی کمترین منفعت را از مخازن آب پشت سد ها دارند و کشاورزان و دامداران که در کنار این سد زمین و سکونت دارند بیشترین بهره را می برند. گاهی افرادی در غیاب نظارت های دقیق و مستمر با کانال کشی غیرمجاز از این آب در جهت مصارف شخصی و آباد کردن باغ های خود بدون پرداخت هزینه استفاده می کنند. به عبارتی، محرومان و فقرا کمترین منفعت و ثروتمندان و زمین داران بزرگ و کشت و صنعت ها بیشترین بهره را برده اند.

تعارض منافع در این حوزه به شدت افزایش پیدا کرده است. مطالعات اجتماعی آب امر مهمی است که توجه کافی به آن نشده است. تا آنجا که به سیاست مداران مربوط است، تلاش می کنند الگوی فنی و تکنیکی و روش های نو ساخت سد ها به کار گرفته شود، اما لازم است تصمیم گیران به ملاحظات و پیچیدگی های اجتماعی آب توجه بیشتری کنند.

حال که در دولت سیزدهم خوزستان استاندار ویژه دارد، چند اقدام اساسی می تواند انجام دهد. با گفتگو و مذاکره با ذی نفعان مانند کشاورزان، دامداران، مدیران کشت و صنعت ها و پتروشیمی ها و سایر گروه ها درخصوص توزیع آب به نتایج و اجماعی دست یابند.

تقاضای بیشتر برای آب به خصوص در استان های هم جوار مورد بررسی جدی قرار گیرد. برای کاهش نابرابری در استفاده از منابع مخازن آب و سد ها تدبیر اساسی صورت گیرد و از اصحاب علوم اجتماعی برای این کار استفاده شود. درخصوص انتقال مقدار آب و نحوه مصارف آن در استان های هم جوار برای جامعه توضیحات کاملی داده شود.

آبیاری به روش های سنتی تغییر کند. جایابی صنایع نیازمند آب زیاد در استان و منطقه ها هم جوار با ملاحظات زیست محیطی و اجتماعی صورت گیرد. سخن پایانی اینکه در تصمیم گیری ها امر اجتماعی در مرتبه نازل تر و حاشیه ای تر از امر فنی و تکنیکی قرار نگیرد که بسیاری از مسائل ناشی از توزیع آب ناشی از همین غفلت است. رویکرد های سیاسی و فنی تصمیم گیری از بالا به پایین است در حالی که رویکرد اجتماعی بر تصمیم گیری با حضور همه گروه های اجتماعی تأکید دارد.

منبع: روزنامه شرق

منبع: فرارو

به "مسئله آب تغییر رویکرد از فنی به اجتماعی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مسئله آب تغییر رویکرد از فنی به اجتماعی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید